روش تدریس فرا یندی
روش تدریس فرایندی ریشه روان شناختی دارد . بااوج گیری روان شناسی شناختی پس از دهه 1970 توجه جدی به نقش عملیات شناختی ذهن دریادگیری مبذول شد . رویکرد حاضر به یادگیری و تدریس ، دانش آموزان را یاری می کند تا مهارت های فکری یا شناختی خودرا بسط دهند . مهارت های فرایندی که ناظر بر مهارت هی تفکر واندیشه ورزیند ، درحل مسایل روزانه زندگی ودرسی اهمیت فراوانی دارند . این مهارت ها ، مهارت های هستند مانند : مشاهده کردن ، اندازه گیری ، طبقه بندی ، ارتباط برقرار کردن ، استنباط کردن ، پیش بینی کردن ، تفسیر داده ها ، حدس زدن ( فرضیه سازی ) ، الگو سازی وتجربه کردن .
استفاده از مهارت های یاد شده دربالا ، دردرس ریاضی سبب می شود ازتمرین وفراگیری طوطی وار پیشگیری شود . همچنین ، پیگیری چنین روندی سبب می شود دانش آموزان آموخته های ریاضی خودرا بارخ دادهای زندگی روزانه ارتباط دهند . پژوهش ها نشان داده اند که بهره گیری از روش تدریس فرایندی پیشرفت تحصیلی قابل ملاحظه ای را به بار می آورد . درپژوهش ، آثاز سه شیوه تدریس سخنرانی ، نمایشی وفرایندی برپیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی ، موردمقایسه قرارگرفت . تحلیل وتفسیرداده های پژوهشی نشان داده اند که کارایی واثر روش تدریس فرایندی بیش از دوروش دیگر است . عده ای براین باورند که تکیه بر روش های آموزش شناختی – روش تدریس فرایندی هم جزء این دسته است – نشانه توسعه یافتگی نظام های آموزشی وپرورشی است .
دردهه 1980 بزرگترین کش آموزش و پرورش ، آموزش تفکر یا آموزش شناخت محور شناخته شده است .
درادامه مهارت های فرایندی موردنظر در پودمان روش تدریس فرایندی رابه طور مشروح توضیح می دهیم .
مشاهده کردن ، مشاهده وفرایندآن ازمهارت های فکری وکاوشی بسیار مهم است . هرکودکی از همان آغازین روزهای حیات خود به بسط توانایی های پج حس خود که دروازه های اطلاعاتی هستند می پردازد . کودک ازطریق مشاهده محیط اطراف خود می آموزد که اطلاعات راسازمان دهی کند وآن ها را درساخت شناختی خود قرار دهد . او ازاین راه ، موفقیت خود ودیگران رادرمی یابد و سامانه ای را تشکیل می دهد .
مهم است که به یادگیرندگان کمک می کنیم تا بااستفاده از تجارب دست اول یا ملموس به بسط مهارت مشاهده ای خود اقدام کنند . مطلوب است به یادگیرندگان انواعی ازمواد داده شود تا بتوانند با استفاده از آن ها به گسترش توانایی مشاهده ای خود بپردازند . معلم وظیفه دارد دانش آموزان را همراهی کند تا مواد ووسایل به نحوی مورد استفاده قرارگیرد که بیشترین سود راداشته باشد . سودآوری مواد و وسایل آموزشی میزان برمیزان یادگیری اثر گذار است . در فرایند مشاهده ، مواد ووسایل آموزشی ، دست ورزی می شوند . ازاین طریق ویژگی های مواد ووسایل به طورمستقیم ازسوی یادگیرنده ، دریافت می شود . برای مثال ، در« اندازه گیری » ابزار اندازه گیری برای سنجش طول ، عرض ، ارتفاع ، پهنا و . . . به کار برده می شود ، وبدین طریق نقش انواع متغیرهابرای یادگیرنده روشن می گردد . دراستفاده از مواد و وسایل آموزشی در درس ریاضی ، مقادیر کمیت ها ی اشیای مورد دست ورزی معین می شود ؛ کمیت هایی چون بزرگی ، کوچکی ، سنگینی ، بلندی ، کوتاهی و . . .
مهارت مشاهده کردن وتفسیر نتایج حاصل از مشاهده راه را برای پدید آیی مهارت استنباط می گشاید . درپایه سوم ابتدایی دانش آموزان باید بتوانند به استنباط بپردازند . با توجه به ارتباط مشاهده و استنباط می گوییم این دو مهارت « درهم تنیده » هستند . به دیگر سخن ، مهارت مشاهده واستنباط ، مهارت های به هم پیوسته هستند .
مهارت های مشاهده کردن و استنباط هردو مبنایی برای گسترش و پرورش مهارت « پیش بینی » در پایه های سوم وچهارم دبستان هستند . پیش بینی چیزی جز « آینده بینی » یا « آینده نگری » براساس مشاهدا ت پیشین ، اندازه گیری و استنباط از میان متغیرهای گوناگون نیست . به هر روی ، هرگونه که حساب کنیم مهارت مشاهده اساس دیگر مهارت های فرایندی است .
اندازه گیری ، کودکان یا یادگیرندگان مهارت اندازه گیری راازراه مقایسه طول ، ضخامت ، جرم وگنجایش اشیا یادمی گیرند . اندازه هایی که یادگیرندگان سه سال اول دبستان بیان می کنند ، عبارتند از : « بلند تر از » ، « سنگین تر از » ، « کوتاهتر از » و . . .
چنین اندازه گیری مقایسه ای از طریق بررسی نظری ( چشمی ) وازطریق دست ورزی اشیا عاید می شود .
دانش آموزان راباید وادار کرد تا مقدار تقریبی طول ، حجم ، عرض ، جرم و . . . راحدس بزنند . ازاین راه هم یادگیرندگان نوعی از مقایسه راتجربه می کنند . مقصود حاضر ، ازطریق دستکاری و دست ورزی مواد و وسایل محقق می شود .
کودکان باید فرصت کارباانواع نظام های اندازه گیری راداشته باشند . آنا باید بتوانند اشیا را از نظر بلندی وکوتاهی ، سنگینی وسبکی ، سردی و گرمی و . . . نظم داده واندازه گیری کنند . مطلوب است ، دردوره ابتدایی از ابزار های اندازه گیریی استفاده شود که کودکان به راحتی می توانند آن ها رابه کار ببرند . باآشنا شدن یادگیرنده با ابزارهای اندازه گیری ، کودکان به راحتی می توانند آن ها رابه کار ببرند . پس از آشنا شدن یادگیرنده باابزارهای گوناگون اندازه گیری یادگیری انواعی از مناسبت ها را خواهد یافت . بهترین پایه تحصیلی برای آغاز آموزش اندازه گیری پایه سوم دبستان است . چون تا حدودی ، دانش آموزان این دوره توانایی انجام دادن تبدیل واحد ها رادارند و به توانایی انجام دادن عملیات بازگشت پذیری هم دست یافته اند .
اندازه گیری ، شکلی از گرد آوری داده ( اطلاعات ) است . اساسا ، کودکان خیلی زود اندازه گیری اشیای کحیط اطراف خود را آغاز می کنند .از ابزارهای اندازه گیری با مقاصد مختلفی استفاده می شود . هر اندازه ، کودکان از مفهوم مقیاس اندازه گیری وماهیت آن آشنا باشند وابزارهای مناسب راتشخیص دهند ، بهره گیری از نظام اندازه گیری سهل تر خواهد بود .
طبقه بندی کردن ، طبقه بندی فرایندی گروه بندی یاسازمان دهی اشیا ، مفاهیم ، اصول ، رویدادها و . . . است . ازطبقه بندی برای نشان دادن میزان تشابه ، تفاوت ، روابط بین مفاهیم و اشیا استفاده می شود . طبقه بندی کردن از مهارت های پایه برای پرورش تفکر منطقی دانش آموزاست . درطی دوره تحصیلی ابتدایی ، دانش آموزان باید با انواعی از اشکال هندسی ، اشیاو مفاهیم روبرو شوند وبه درک و فهم ویژگی آن ها بپردازند . دردوره ابتدایی دانش آموزان می توانند به نحوی خلاقانه به طبقه بندی های پیچیده دست پیدا کنند . چین خلاقیتی راباید ترغیب کرد و پروراند . توانایی طبقه بندی در دانش آموزان به تدریج رشد می یابد . نخست کودکان براساس دو یا چند ویژگی به طبقه بندی اشیا ومفاهیم و تصاویر یا اشکال هندسی می پردازند . برای مثال ، طبقه بندی اشکال هندسی برمبنای مساحت ، مقدار اضلاع ، درجه گوشه ها و . . .
طبقه بندی اشیا براساس شکل وسطح هندسی ، رابطه بسیار مطلوبی بین مفاهیم هندسی در ریاضیات دوره ابتدایی ایجاد می کند . معلمی که به این کاراشتیاق نشان می دهد می تواند زمینه رابرای ایجاد پیوند مفاهیم ریاضی و علوم آماده سازد . توانایی طبقه بندی کودکان از توانایی آنان برای مشاهده کردن وتفسیر کردن اثر می پذیرد . هراندازه دو مهارت بیان شده ، پرورده شوند ، برغنای مهارت طبقه بندی افزوده می شود . بارشد کودکان و رسیدن به مرحله عملیات صوری ، ازمهارت « تعریف عملیاتی » هم برای طبقه بندی اشیا می توان بهره گرفت .
ارتباط برقرار کردن ، توانایی ارتباط با دیگران یکی از اساسی ترین مهارت ها برای عموم تلاش های انسانی است . ارتباط روشن ، دقیق ، وقابل درک وفهم اساس فعالیت های ریاضیاتی است . درامور ریاضی باید روشنی ودقت راتا حد بالایی افزود . راهکارهای ریاضیاتی معمولا بهترین راهکارهایی هستند که می توان از آن ها برای بیان کردن ایده ها و اطلاعات استفاده کرد . برای مثال ، بااستفاده از نمودارها و فرمول ها می توانیم درباره ماهیت روابط داوری کنیم .
افزون براین که یادگیرندگان باید بتوانند ارتباط میان فردی ایجاد کنند ؛ یعنی بتوانند با همکلاسی ها و دیگران ارتباط برقرار کنند ؛ آنان بایدبتوانند بین رخ دادها ، مفاهیم ومعیارها هم ارتباط ایجاد کنند . برای مثال : ارتباط دادن اعداد با سیستم ها اندازه گیری ، نظیر متر ، گرم ، لیتر و . . . با دست یابی به این توانایی ، می توان دروس علوم وریاضی را به هم پیوند دهیم . زیرا بااستفاده از سیستم های عددی می توان به مشاهده دقیق دست یاففت وبه تبع آن استباطات مطمئن انجام داد .
دانش آموزان با رشد فیزیکی و عقلی که به تدریج کسب می کنند راه رابرای برقراری ارتباطات هموارتر می یابند .
دانش آموزان از پایه سوم تا پایان مقطع ابتدایی باید بتوانند :
1. ایده ها وافکار خودرابه صورت شفاهی ونوشتاری با روشنی مطلوبی ارائه دهند .
2. اشیا ، رخ داده وروابط رابه صورت نوشتاری وگزارش عرضه کنند .
3. ازاعداد ونمودارها واشکال برای برقراری ارتباط به منظور بیان کمی مقادیر استفاده نمایند .
4. ازنمودارها برای نشان دادن ارتباط متقابل دو متغیر استفاده کنند .
5. جدول ، نقشه ، چارت و . . . را پدید آورده وبه کار ببرد .
استنباط کردن ، استنباط ، تشریح یک مشاهده است . از این رو حایز اهمیت است تجارب یادگیری ای را برای دانش آموزان تدارک دید که به روشنی تفکر منطقی را از راه مشاهده برای آنان میسر سازد . کسب مهارت دراستباط درکلاس های درس دوره ابتدایی ، زمینه را برای بسط درمقاطع تحصیلی بالاتر افزایش می دهد . برای انجام دادن یک استنباط مطلوب حواس پنجگانه رابه طور کامل به کارگرفت . به منظور وانمودن توانایی بیشتر استنباط ، زمینه تشریح شفاهی وکتبی ایجاد کرد .
پیش بینی کردن ، پیش بینی ، آینده بینی چیزی است که انتظار وقوع آن می رود . پیش بینی برمبنای مشاهدات ، اندازه گیری استنباطات و استفاده از برقراری ارتباطات است . پیش بینی ای که براساس مشاهده نیست ، حدس است .
پیش بینی کردن فراینداصلی پرورش تفکر منطقی است . طی سال های مدرسه ، به دانش آموزان باید اجازه داد که براساس مشاهدات و انش پیشین خود به پیش بینی بپردازند . برای پرورش توانایی پیش بینی دانش آموزان باید به آنان یاد داد پس از پیش بینی نتیجه کارشان را بسنجند تا میزان دقت و صحت آن را مشخص سازند . با پیگیری میزان دقت و صحت پیش بینی ها ، دانش آموزان می توانند خود رابه میزان معتبر بودن دیگر پیش بینی ها رهنمون کنند .
زمانی که دانش آموزان پیش بینی کردن را آزمودند ، وازنادرستی آن آگاه شدند ، بازخوردی می گیرند و براساس آن به تصحیح خطا یا خطاهای خود می پردازند . می توان از دانش آموزان خواست تا براساس دانش قبلی خود به پیش بینی اقدام کنند. افزون بردانش قبلی ، دانش آموزان می توانند پیش بینی های خود رابراساس جداول ، نمودارها ، نقشه یا الگوی انجام دهند . برای مثال ، معلم می تواند دانش آموزان را برانگیزد تا میزان علاقمندی افراد رانسبت به انواع ورزش ها مشخص کند و مقدار افزایش آن را پس از گذشت مدتی مشخص معین کند .
تفیسر داده ها: تفسیر داده ها ، معنا دادن به اطلاعات یا داده ها تعریف شده است . اطلاعات اولیه ای که از مشاهدات یا اندازه گیری به دست می آید به ندرت به آگاهی کامل می انجامد . استنباطات یا پیش بینی ها همیشه نیاز به یک سازمان دهی اطلاعات دارد . مهارت تفسیر داده ها مستلزم توانایی سازمان دهی داده ها و ارائه آن ها درقالب یک الگوی معین است .
نمودار یا جدول انوا ع اندازه ها ، نظیر ارقام مربوط به زمان بارندگی ، تقویم رخ دادها و . . . نمایانگر یک الگوی خاص اند . سازمان دهی اطلاعات به درک و فهمی روشن از اطلاعات کمک می کند . دانش آموزانی که بتوانند بیشتر معنا را ازمیان مجموعه داده ها استخراج کنند ، به سطح بالایی از تفسیر داده ها دست یافته اند . چارت ها ونمودارها وجداول به ندرت تصویری روشن از مجموعه روابط رابه دست می دهند . نمودارهایی که برای یک دسته اطلاعات عددی رسم می شود فقط یک نمود تصویری دارد . لازم است ، مهارتی نشان داده شود تا مقادیر معنا داری نسبت به موضوع وهدف برگزید ه شود . مورد یاد شده ، هم برای تفسیر داده ها وهم برای برقرار ی ارتباطات با دیگران الزامی است .
مهارتدرتفسیرداده ها نیاز به توان تشخیص یادگیرندگان درداده ها ی مناسب است و زاید حاصل از مشاهدات دارد. افزون براین ، مهم است که به یکایک اطلاعات نظر داشت ، چون بدون اطلاعات سنجیده شده ، ایجاد الگوی مناسبی امکان ندارد . علاوه برالگو سازی ازاطلاعات ، می توان به گونه ای دیگر اطلاعت را تفسیر نمود . برای مثال ، از طریق معدل گیری ( یافتن حد وسط ) ، درصد گیری ، تقسیم ، ضرب و . . .
الگو سازی ، یک الگوی علمی ، تصویر ذهنی یا ایده ای درباره یک سیستم واقعی است که شخص باید ویژگی های آن را که به صورت مستقیم نمی توان مشاهه کرد ، تعیین می کند . این الگو ، نحوه کار سیستم را روشن می سازد . گرچه ، امکان ندارد همه آن چه را که درواقعیت صورت می گیرد نمایان می سازد . روی هم رفته ، الگو ساده تر از سیستم واقعی است .
الگوی علمی را می توان بااستفاده از نمودارها ، تصاویر ، ففرمول های ریاضی ، قیاس واژه ها و . . . باز نمود . این الگو به دانش آموزان اجازه می دهد تا مشاهدات جدید خود را با تجارب آینده خود درهمان سیستم ارتباط دهند . دانش آموزان نیاز دارند تابه صورت عملی فکر کنند و ازالگو هابرای بر آوردن نیازهایشان بهره گیرند . هم چنین ، الگوها به دانش آموزان کمک می کنند تا پیش بینی هایی بکنند وبه ایده های جدیدی دست یابند .
دانش آموزان از پایه های سوم ، چهارم و پنجم دبستان به آن سو می توانند به الگو سازی از موقعیت ها بپردازند . الگوهای که دانش آموزان می سازند از علایق ، توانایی وسابقه تجربیشان مایه می گیرد . امکان دارد الگوی که دانش آموزان می سازند ، دارای اشکال باشد . بابررسی و نظارت بر الگو های دانش آموزساخته ، بازخودری می توان ارائه کرد که برتوانایی اودرالگوسازی بیفزاید . دانش آموزان با دقت برروی ساخته هایشان و رفع اشکالات آن ها به خلاقیت و موقیت دست می یابند .
تجربه کردن ، تجربه کردن یابه آزمایش گذاشتن ، ترکیب کردن چند عامل یا مجموعه دانشی است تا میزان سود مندی دیدگاه ها و راه حل ها مشخص شود . برای مثال ، دانش آموزی که از روش حل مسئله مبتنی بردیدگاه پولیا استفاده می کند ، برای حل مسایل از راهکارهای خلاقانه بهره می گیرد تا به هدف برسد . در این راه با تجربه از انواع راهکارها استفاده می کند ، هرراهکاری که وی رابه مقصد راحت تر و مطوئن تر برساند ، مفید واثرگذار ارزشیابی می شود .
درفرایند تجربه کردن و به آزمایش گذاردن هر اطلاعی که به کار بسته می شود باید بسیار روشن ودقیق باشد. به دیگر سخن ، برای آزمون نتایج ترکیب چندین ایده و چند اطلاع هراندازه روابط روشن و عاری از ابهام باشد داوری درباره بازده کار دقیق تر می شود . برای تجربه انواع راهکارها باید مسایل رابه خوبی تعریف کرد ، اطلاعات معلوم مسئله را مشخص نمود و خواسته های مسئله راتعیین کرد . باروشن شدن ماهیت مسئله می توان ازمیان انواع راهکارها ی موجود وآن چه به ذهن می آید می توان مناسب ترین آن ها رابرگزید . تجربه کردن انواع راهکارها ی حل مسایل دردروس ریاضی ، هماند آزمایش کردن به شیوه های گوناگون در آزمایشگاه علوم است . از این رو ، می توان گفت که برای به تجربه درآوردن موفق راهکارها باید یک آزمایشگاه ریاضی ترتیب داد . دراین آزمایشگاه دانش آموزان می توانند به صورت عینی وملموس به تجربه امور انتزاعی ریاضیات بپردازند . دراین میان معلم وظیفه دارد دانش آموزان را به مشاهده دقیق تر ، ارتباط دانش قبلی به زمینه یادگیری فعلی ، کنترل انواع متغیرها و ... رهنمون شود .
مزایای استفاده ازروش تدریس فرایندی
استفاده ازروش تدریس فرایندی که جزء روش های تدریس ازاواخر قرن 1980 باب شده است ، سودمندی فراوانی به همراه دارد . چون ، این روش برمبنای پیشرفت های عمده درروان شناسی شناختی و علوم انفورماتیک بنا شده است . برخی مزایای روش حاضر به ترتیب زیر است :
1. برمبنای کارکرد تفکری انسان نما شده است .
2. ذهن یادگیرنده راخلاق و نظام دار بار می آورد .
3. برای دانش آموزان جذاب است .
4. به پرورش همه جانبه نیروهای فکری دانش آموزان می انجامد .
5. نتایج حاصل از کاربری این روش برسایر روش های تدریس برتری نشان داده است .
6. برمیزان ومقدارانتقال آموخته ها می افزاید .
7. به تعمیم وتعمق بیشتر دانش و کارایی عملی آموخته ها می انجامد .
8. اعتماد به نفس راپرورش داده و به میزان آن می افزاید .
مراحل اجرای روش تدریس فرایندی
• مرحله نخست : ارائه ( معرفی مهارت فرایندی )
این مرحله رامی توانیم با « ارائه » مهارت فرایندی که دانش آموزان باید تمرین کنند ، آغاز کنیم . برای ایجاد نشاط دردانش آموزان می توان داستانی را تعریف کرد یا وقوع رخدادی را توضیح داد ودرآن از اهمیت مهارتی که به کار گرفته شده است ، یادکرد . افزون براین ، درمرحله حاضر مواد و وسایل لازم و دستورالعمل کاررابرای به ثمر رساندن فعالیت ها به دانش آموزان ارائه می کنیم . دستورالعمل باید شامل نحوه استفاده از مهارت فرایند هم باشد .
• مرحله دوم : ارائه فعالیت های مربوط به مهارت فرایندی
به منظور انجام ئائن فعالیت ها ، بهتراست دانش آموزان رابه چند گروه تقسیم کنیم . زیرا دراین صورت آنان به نحوی عملی و فکری بایکدیگر همکاری خواهند کرد . درطی فعالیت دانش آموزان باید به آنان سربزنیم و موفقیت هایشان را ارزشیابی کنیم . درمیان گروه های دانش آموزی امکان دارد یک گروه زودتر ازگروه دیگر تکلیف تعیین شده را انجام دهد . دراین صورت تکلیف دیگری باید به آنان داد . برای ارزشیابی موفقیت ، اطلاعات مشاهده ای معلم کافی است . براساس زمینه سازیی که درمرحله نخست صورت گرته است، فعالیت فرایندی موردنظررا ارائه می کنیم . مهارت فرایند درپودمان حاضر ، مهارت تفسیر داده هاست .
• مرحله سوم : نتیجه گیری از درس
دراین مرحله تلاش می کنیم تا آن چه را انجام داده ایم جمع بندی کنیم . نتیجه گیری یا جمع بندی درس را می توان با ارائه یک گزارش یا بخشی کوتاه انجام داد .
کلمات کلیدی: